بهترین سلاح در برابر هوای نفس
اسلام به ما یاد مىدهد كه براى پیشرفت در دستیابى به هدفهاى دنیا و آخرت، باید تحوّلى در درون انسان به وجود آید. تا آن تحوّل در درون یك جامعه و در جوامع اسلامى به طور خاص ایجاد نشود و تا وقتىكه دلها با خدا آشنا نگردد و راه خدا به عنوان برترین راه و صراط مستقیم مورد توجّه و تبعیّت قرار نگیرد، مشكلات جوامع اسلامى حل نخواهد شد.
شرع مقدّس اسلام و همهى شرایع الهى، بر این اساس پایهگذارى شدهاند. بنابراین تكلیف معلوم است: مقابله با هواى نفس و شناختن آن و پیمودن راه خدا و تحمّل دردسرهاى آن. اینها عواملى هستند كه در یك روایت از حضرت سجّاد (علیه السّلام) است كه مىفرماید: «الدّعاء یدفع البلاء النازل و ما لم ینزل» هم بلایى كه به سوى شما آمده است با دعا دفع مىشود و هم بلایى كه نیامده است. یعنى اگر دعا نكنید، آن بلا متوجّه شما خواهد شد.
مسألهى بسیار مهمّى است. خداوند متعال، وسیلهاى به انسان داده است كه انسان مىتواند حوائج خود را با آن برآورده كند. آن وسیله چیست؟ خواستن از خداى متعال است.
کتاب معارف آفرینش
مهمترین چیزى كه در دعا وجود دارد، معارف است. و این مخصوص دعاهایى است كه از معصوم به ما رسیده است. امام سجّاد (علیه الصّلاة و السّلام)، «صحیفهى سجّادیه» را به صورت دعا تنظیم فرموده و اصلًا دعا خوانده است؛ اما این كتاب، پُر از معارف الهى و اسلامى است. توحید خالص در صحیفهى سجّادیه است. نبوّت و عشق به مقام تقدّس نبىّ اسلام (علیه و على آله الصّلاة و السّلام) در صحیفهى سجّادیه است. مثل بقیهى دعاهاى مأثور، معارف آفرینش در این كتاب است. همین «دعاى ابوحمزهى ثمالى» كه مخصوص سحرهاست- سعى كنید آن را بخوانید و در معنایش توجه و تدبّر داشته باشید- و همین «دعاى كمیل» كه شبهاى جمعه خوانده مىشود، از جمله دعاهایى است كه سرشار از معارف اسلامى است و در آنها حقایقى به زبان دعا بیان شده است. نه اینكه آن بزرگوار- امام سجّاد (علیه الصّلاة و السّلام)- نمىخواسته دعا كند و دعا را پوشش قرار داده است؛ نه. دعا مىكرده، مناجات مىكرده و با خدا حرف مىزده است. منتها انسانى كه قلبش با خدا و با معارف الهى آشناست، حرف زدنش هم اینگونه است. حكمت از او سرریز مىشود و دعاى او هم عین حكمت است.
بازنگرى در خود این است كه انسان، آسمان كمال را مرحله پس از مرحله طى مىكند و كامل مىشود. اگر انسانهاى والا پدید مىآیند و اگر معنویّات و زیباییها خود را ظاهر مىكنند و نشان مىدهند، همه بر اثر بازنگرى در خود و دیدن نقایص و عیبهاى خود است
بازنگرى در خود
امام سجّاد (علیه الصّلاة و السّلام)، آن مركز نورانیّت، آن معدن معنویت و كمال، زیْنِ همهى عابدین عالم، در دعاهاى صحیفهى سجادیه، با خود چگونه مواجه مىشود و خود را چطور در مقابل پروردگار عالم قرار مىدهد و استغاثه مىكند! در نیمهى شب و بعد از نماز شب؛ آن هم نه نماز شبِ آدم معمولى و عادى، بلكه نماز شبِ سیّد سجّاد، آن امام همام به پروردگار عالم رو مىكند و مىگوید: «وَ هذَا مَقامُ مَن اسْتَحْیا لِنَفْسِهِ مِنْكَ وَ سَخَطَ عَلَیْها وَ رَضِىَ عَنْكَ». یعنى «پروردگارا! من به خاطر نفس خودم، به خاطر ضعفها و نقصهاى خودم از تو شرمندهام. بر نفس خود خشمگینم و از تو راضىام.» این جمله را امام سجّاد (علیه الصّلاة و السّلام)، به پروردگار عالم مىگوید: «فَتَلَقّاكَ بِنَفْسٍ خاشِعَةٍ وَ رَقَبَةٍ خاضِعَةٍ.» بازنگرى در خود این است كه انسان، آسمان كمال را مرحله پس از مرحله طى مىكند و كامل مىشود. اگر انسانهاى والا پدید مىآیند و اگر معنویّات و زیباییها خود را ظاهر مىكنند و نشان مىدهند، همه بر اثر بازنگرى در خود و دیدن نقایص و عیبهاى خود است.
آنچه انسان را سعادتمند مىكند. این است كه مىبینید در دعاها و تضرّعات و در كلمات ائمّه (علیهم السّلام)، نفس بشرى و هواهاى انسانى و شخصى، اینهمه مورد مذمّت قرار گرفته، و براى این است كه در دعاى صحیفهى سجّادیه مىخوانیم: «هذا مقام من استحیا لنفسه منك»
برخلاف انسانى كه چشم را بر روى همهى این ضعفها ببندد؛ خود را فارغ بداند؛ مغرور به خود و مغرور به خدا شود؛ مغرور به اندك شعلهى نورانیّتى شود كه در وجود او و بالاخره در وجود هر انسانى هست و خود را نشان داده است و نهایتاً به همین قانع شود. بعضى افراد هستند كه به كمترین خیرى از خیرات در وجود خودشان قانعند. فردى كه چنین است، دیگر كمال را نمىتواند طى كند.
آنچه انسان را سعادتمند مىكند. این است كه مىبینید در دعاها و تضرّعات و در كلمات ائمّه (علیهم السّلام)، نفس بشرى و هواهاى انسانى و شخصى، اینهمه مورد مذمّت قرار گرفته، و براى این است كه در دعاى صحیفهى سجّادیه مىخوانیم: «هذا مقام من استحیا لنفسه منك.» یعنى پروردگارا! به خاطر سبك سریهاى نفس خودم، از تو شرمندهام. توجّه كنید كه این را امام سجّاد (علیه السّلام) مىگوید!
بهاى تو چیست
بهتر است بدانیم که ائمّه (علیهم السّلام)، آنچه را كه در دعا و در نیمه شب و در حال تضرّع و گریه مىگفتهاند، نه اینکه فقط براى این بوده است كه ما از آنها یاد بگیریم؛ بلكه ایشان قصد انشا مىكردند و حقیقت را مىگفتند. منتها مسألهى هواى نفس، در مراتب نفوس بشرى مختلف است. آنچه را كه آن بزرگوار هواى نفس مىداند، ممكن است در زندگى ما، عبادت یا انجام عمل مستحب هم باشد. آن، در زندگى و در تركیب وجودىِ امام سجّاد (علیه السّلام)، هواى نفس است؛ چون اوج ایشان زیاد است، لطافت روح و صفاى معنوى و روحانىاش بالاست.
امام سجّاد (علیه الصّلاة و السّلام) مىفرماید: «مزد شما و بهاى مناسب عمر شما، فقط بهشت است. هرچه كمتر بگیرید، سرتان كلاه رفته است. پس، براى اجر و پاداش اخروى كار كنید.»
داریوش عشقی
بخش تاریخ و سیره معصومین تبیان
منابع:
1- بحار الانوار.
2- میزان الحکمة.
3- صحیفة سجادیة.